شناخت درمانی
بك: بر نقش اعتقادهاي اجتماعي و بر نقش افكار روي رفتار و احساس تأكيد ميكند در اين نوع درمان به افكار پرداخته ميشود كه انسانها از آن بيخبرند كه به اين افكار و نظامهاي اعتقادي طرحوارههاي شناختي گفته ميشود عوامل اثرگذاري روي شناخت درماني
بك: علاوه بر كارهاي درماني خويش از علومشناختي و روانشناسي شناختي هم بهره گرفته و از كارهاي فرويدي بهره گرفته و همچنين كارهاي الیس و آدلر تأثير که هر دو تأكيد بر عقايد دارند همچنين نظرية سازههاي شخصي كِلي و كارهاي پياژه در زمينه تحول شناختي بر بك اثر گذاشته است.
* شباهت بك و فرويد هر دو رفتار را متأثر از افكار و عقايدي ميداند كه فردا از آن بياطلاع ميباشد.
* نظرية كِلي شبيه طرحواره بِكْ است.
تفكر بر شخصيت تأثير دارد و افكار خودكار كه يكي از جنبههاي طرحوارههاي شناختي است نقش مهمي را در شخصيت بازي ميكند.
بك بيماري رارواني تركيبي از عوامل زيستشناختي- محيطي- اجتماعي ميداند و همچنين اختلالات معلول تفكر تحريف شده ميباشد و افكار خودكار بخش مهمي از فرآيند ادراك ناراحتي محسوب ميشود.
بكÑ معتقد است طرحوارهها حاصل تجربيات عقايد كودكي ما هستند. كساني كه دچار بيماري ميشوند داراي تجربيات منفي دوران كودكي باشند.
اگر طرحوارههاي منفي باشند فرد دچار تحريف شناختي ميشود يا پردازش نادرست اطلاعات.
انواع تحريفهاي شناختيÑ
|
1- تفكر دو مقوله
2- مشاهده گزينشي
3- فاجعه سازي
4- تعميم افراطي
|
5- بزرگنمايي و كوچكنمايي
6- شخصيسازي
7- استنباط دلخواهي
8- برچسب زدن
|
فرآيند درمان
Ñ در كارهاي بك درمان داراي ساختار است. يعني جلسه به جلسه مشخص است شما چه کار ميخواهيم بكنيد .در جلسة اول برقراري ارتباط توأم با همكاري است در ادامه مراجع به اكتشاف هدايت شده ميپردازد يعني چيزهايي در مورد تفكر خويش ياد ميگيرد پس از تشخيص افكار خودكار ارائه تكليف منزل است و پس از تحقق هدفها نحوة پايندگي درمان مورد بررسي قرار ميگيرد.
اكتشاف هدايت شدهÑ گفت و شنود سقراطيÑ اين كار به مراجعان كمك ميكند تا عقايد ناسازگارانه خويش را تغيير دهند و مراجعان به نحوي هدايت شوند تا شيوههاي جديد تفكر و رفتار را كشف كنند.
فن سوال 3:
1- چه شواهدي به اين عقيده داري؟ 2) چه تفسير ديگري از اين وضعيت ميتوانيد داشته باشيد؟ 3- اگر نظرتان درست باشد چه عواقبي دارد؟
مشخص كردن افكار خودÑ از مراجع ميخواهيم افكار منفي خويش را ثبت كند- تكليف در منزل-
Ñ 1) شناخت معناي شخصيÑ مراجعان مبهم حرف ميزنند.
2) زير سوال بردن مطلقهاÑ تمام همكارانم از من باهوشترند.
3) اسناد مجددÑ چون مراجعان رويدادها را به خودشان نسبت ميدهند. ما كمك ميكنيم دست از سرزنش خود بردارند.
4) مبارزه با تفكر 2 مقولهاييÑ براي مبارزه به اين تفكر دو مقولهاي از روش ورقه ورقه كردن(درجه درجه كردن) مثلاً دانشآموزي ميگويد اگر من 20 بگيرم لايق هستم و اگر نگيريم ناموفق و مشاور ميگويد اگر 18 بگيري خوب است.
5) مرورشناختي: در اين فن از مراجعان ميخواهند وقايع بعدي را تجسم كند و درمانگر سوالاتي را در مورد اين وقايع از مراجع ميكند.
1-